سفارش تبلیغ
صبا ویژن

پریا
 
قالب وبلاگ

انواع سیاست ازنظر امام خمینی

1ـ سیاست شیطانی؛ 2ـ سیاست حیوانی؛ 3ـ سیاست الهی.

 سیاست شیطانی یا سیاست فاسد

منظور از سیاست شیطانی، کنش یا رفتاری در حوز? امور عمومی است که مبتنی بر التواء و افتراء است یعنی چند ویژگی اساسی دارد که عبارتند از: 1) دروغگویی و ناراستی یا عدم صداقت در گفتار و رفتار؛ 2) فریب و حیله یا نیرنگ و سلطه بر مردم از طریق فریب و تزویر؛ 3) هوای نفس و امیال فردی و مادی. امام خمینی در بیان این نوع از سیاست گفته است:

مرحوم آقای کاشانی ـ رحمه اللّه  ـ را که تبعید کرده بودند به خرم آباد و محبوس کرده بودند و در قلع? فلک الافلاک... مرحوم حاج آقا روح اللّه  گفتند که من از این رئیس ارتش که در آنجا بود خواهش کردم که من را ببرد خدمت مرحوم آقای کاشانی، قبول کرد... آن شخص شروع کرد صحبت کردن، و رو کرد به آقای کاشانی که آقا شما چرا خودتان را... به زحمت انداختید؟ آخر شما چرا در سیاست دخالت می کنید؟ سیاست شأن شما نیست... آقای کاشانی فرمودند... اگر من دخالت در سیاست نکنم کی دخالت بکند؟

 سیاست حیوانی یا سیاست این جهانی

دومین نوع سیاست از نگاه امام خمینی، سیاست این جهانی است که هر چند در معیارها و اصول و اهداف خود صحیح می باشد و از دروغ، نیرنگ و سلط? ناروا به دور است و خیر و صلاح افراد را در نظر دارد ولی با توجه به در نظر گرفتن بعد جسمانی و مادی وجود انسان، سیاستی حیوانی و جسمانی تلقی می گردد. در این نوع سیاست جنبه های مثبت این جهانی وجود دارد و هدف آن تأمین مصالح عمومی و اجتماعی است ولی توجهی به بعد روحانی و معنوی وجود انسان و تأمین سعادت او در جهان آخرت که سعادت راستین است، ندارد. بنابراین در پی تأمین سعادت محض این جهانی در قالب رفاه، راحتی، امنیت محض و امثال آن است. چنین سیاستی خوب است اما مطلوب امام خمینی نمی باشد، او در بیان این نوع سیاست می فرماید: ما اگر فرض کنیم که یک فردی هم پیدا بشود که سیاست صحیح را اجرا کند، نه به آن معنای شیطانی فاسدش، یک حکومتی، یک رئیس جمهوری، یک دولتی سیاست صحیح را هم اجرا کند. و به خیر و صلاح ملت باشد، این سیاست یک بُعد از سیاستی است که برای انبیا بوده است و برای اولیا و حالا برای علمای اسلام.

 سیاست الهی یا سیاست اسلامی

سیاست راستین از نگاه امام خمینی، سیاستی است که عبارت از: اجرای قوانین بر معیار قسط و عدل و جلوگیری از ستمگری و حکومت جائرانه بسط عدالت فردی و اجتماعی و منع از فساد و فحشا و انواع کجرویها و [تأمین ]آزادی بر معیار عقل و عدل و استقلال و خودکفایی... بر میزان عدل برای جلوگیری از فساد و تباهی یک جامعه و سیاست و راه بردن جامعه آن به موازین عقل و عدل و انصاف...باشد.

برگرفته ازصحیفه امام خمینی.

 


[ یادداشت ثابت - یکشنبه 98/9/18 ] [ 2:6 عصر ] [ پریا ] [ نظر ]

راز تسلط انگلیس به عنوان یک جزیره کوچک برکشورهای متعدد اززبان چرچیل:

1- داشتن مسئولین و تحصیل کرده ای خیانکار

2- مردمی ناآگاه ونادان.


[ یکشنبه 98/9/17 ] [ 2:48 عصر ] [ پریا ] [ نظر ]

آنچه می خوانید خاطراتی از شهید مدرس، نماینده مجلس دوره رضاخان است که در نشریه فرهنگی راه منتشر شده است:

آدم انتخاب کنید

یک روز وقتی که مدرس از مجلس به خانه بازگشت، عده‌ای از مردم به منزل مدرس ریخته و با سر و صدای زیاد گفتند: آقا! این چه لایحه‌ای بود که امروز تصویب شد؟ مصلحت است.

مدرس پاسخ داد: اگر بیست رأس اسب و الاغ و یک آدم را در مجلسی جمع کنند و از آنها بپرسند که ناهار چه می?خورید، جواب چه می‌دهند؟

همه گفتند: جو.

مدرس گفت: آن یک نفر هم ناچار است سکوت کند. این وکلایی که شما انتخاب کرده‌اید، شعورشان همین است. بروید آدم انتخاب کنید.

هر سخن جایی دارد

یکی از نمایندگان روحانی پشت تریبون مجلس مشغول نطق بود و بی مناسبت به بیان مسائل مذهبی و روضه خوانی می?پردازد. مدرس سخن او را قطع می?کند و می‌گوید:

مؤمن! سپهسالار دو ساختمان چسبیده به هم ساخته. یکی این مجلس و یکی هم مسجد و مدرسه. شما اشتباه آمدید. باید به ساختمان بغلی بروید. در مسجد روضه خوانده می‌شود و اینجا مجلس و محل قانون‌گذاری و رسیدگی به امور مردم و مملکت است.

چو نرمی کنی خصم گردد دلیر

مدرس غالبا نامه هایی که می‌نوشت، روی کاغذ پاکت تنباکو و کاغذهایی بود که آن روزگار، قند در آن می‌پیچیدند. یکی از وزیران نامه‌ای از مدرس دریافت داشته و آن را اهانت به خود دانسته بود. روزی یکی از آشنایان مدرس آمد و یک بسته کاغذ آورده به مدرس گفت: جناب وزیر این کاغذها را فرستاده‌اند که حضرت آقا مطالب خود را روی آنها مرقوم فرمایند.

مدرس گفت: عبدالباقی! چند ورق از آن کاغذهای مرغوب خودت را بیاور.

فرزند مدرس فوری بسته‌ای کاغذ آورد. مدرس به آن شخص گفت: آن بسته کاغذ وزیر را بردار و این کاغذها را هم روی آن بگذار. سپس روی تکه کاغذ قند نوشت: جناب وزیر! کاغذ سفید فراوان است ولی لیاقت تو بیشتر از این کاغذ که روی آن نوشته‌ام نیست


[ یکشنبه 98/9/17 ] [ 2:11 عصر ] [ پریا ] [ نظر ]
.: Weblog Themes By SibTheme :.

درباره وبلاگ

موضوعات وب
لینک دوستان
آرشیو مطالب
امکانات وب

9551