سوال و جواب. شاگرد: آيا مي شود نماز را به فارسي خواند. استاد: :خير نمي شود باطل است،بايد آنگونه بخواني که دردين آمده است. شاگرد: اگه فارسي به کسي دروغ بگوييم يا تهمت بزنيم گناه است؟ استاد: بله گناه است وعذاب دارد شاگرد: چطور عبادت فارسي قبول نيست ولي گناه فارسي عذاب داره،؟؟!!! در ادامه استاد شروع به توجيه و فلسفه بافي نمود و شاگردهم اصلا قانع نشد. - شاخه ي عشق

خب عزيزم زماني که دين اسلام نازل شد،کامل ترين زبان ، زبان عربي بوده و اينکه، خوندن نماز توسط تمام مسلمانان بايد به يک صورت باشه تا وحدت بين اونها حفظ بشه. همونطور که شکل نماز خوندن و قبله ي تمام ما واحد و مشخصه.

اين ديگه دستور خودِ خداست ..نه دستوره رهبره.. نه نظام.. نه آخوند و هيچ ربطي هم به سياست نداره عزيزم.. حالا هرکس ميخواد خلاف دستور خدا رفتار کنه يا تحريف کنه يا بدعت بياره و.... ديگه به خودش مربوطه.. کسي هم اجبار نکرده چون خوندن نماز از واجباتِ شخصي هست.. چه بخواد بخونه چه نخونه.. چه عربي بخونه يا هر زبان ديگه

{a h=banoyedashteroya}هما بانو{/a} مرسي هماجان@};- اما سوال اين جاست که خدا کجا گفته عربي بخونيد؟ همون داستان موسي و شبان است.خدارا باهرزباني بخوانيم قبول مي کند خدا که عرب نيست:)

وحي آمد سوي موسي از خدا بنده ي ما را ز ما کردي جدا تو براي وصل کردن آمدي يا براي فَصل کردن آمدي؟ تا تواني پا مَنِه اندر فَراق اَبْغَضُ الْاَشْياء عِندي الطَّلاق هر کسي را سيرتي بنهاده‌ام هر کسي را اصطلاحي داده‌ام در حقِ او مَدح و در حقِّ تو ذَم در حقِ او شَهد و در حقِّ تو سَم ما بَري از پاک و ناپاکي همه از گِرانجاني و چالاکي همه من نکردم امر تا سودي کنم بَلک تا بر بندگان جودي کنم

هندوان را اصطلاحِ هند مدح سنديان را اصطلاحِ سِند مدح من نگردم پاک از تسبيحِشان پاک هم ايشان شوند و دُرفِشان ما زبان را نَنْگريم و قال را ما روان را بنگريم و حال را ناظرِ قلبيم اگر خاشِع بوَد گرچه گفتِ لَفظ، ناخاضِع رُوَد زانک دل جَوهر بوَد، گفتن عَرَض پس طُفَيل آمد عَرَض، جَوهرْ غَرَض چند ازين اَلفاظ و اِضْمار و مَجاز؟ سوزْ خواهمْ سوز، با آن سوزْ ساز

سلام. به نظرم نماز به فارسي خوندن يه چيزه گناه به فارسي انجام دادن يه چيز. شما که زبانت فارسيه که دروغتم به فارسيه ديگه

اما نماز رو من اهل فن و معنا نيستم اما شنيدم که ميگن بعضي کلمات عربي معناش انقدر عميقه که ترجمه اش هم به فارسي اصل مطلب رو بيان نميکنه. بازم من فلسفه اش رو نميدونم و شايد نتونم قانعت کنم ولي بهتره به چيزي که هزار و خوردي سال به اين متوال بوده گير نديم: دي

تازه شما اگه دوست داري با خدا به زبون خودت حرف بزني ميتوني معناي قران و معناي دعا رو بخوني تا بفهمي چي داري ميخوني. توي قنوتم که بعضي مراجع گفتن ميشه به فارسي دعا کرد

منم اکثرا دعاها رو به فارسي ميخونم چون واقعا وقتي عربي بخونم نميفهمم چي دارم ميگم امامثلا اون اذان فارسي که توي نت هست خداييش اصلا حالت روحاني داره؟ ادم حس ميکنه اينا کلمات مقدسن؟

ولي خوندن نماز و اذان به صورت هماهنگ و به يک زبان توي کل دنيا يه حس قشنگ همبستگي بين کل مسلمونا رو داره و اين خيلي جذابه. حالا شايد بگي ادم نميفهمه چي داره ميگه. خب معني چند تا جمله عربي رو ميشه ياد گرفتو سخت نيست.

{a h=mamanenini}سايه سادات ?{/a} مرسي ازحضورتان@};- آخه اين چه حرفيه که با زبان ديگري باخدا عبادت کنيم هرکس با زبان خودش خدارو بخونه خداکه ازدل ما آگاه است،چه لزومي دارد زبان اعراب را ياد بگيريم مارو چه به اعراب.

بعدم مثلا توي کشور ما زبان رسمي فارسيه ولي جاهاي مختلف ايران ممکنه زبانهاي مختلفي داشته باشن. زندگيشون با زبان خودشونه اما درسشون فارسيه و توي کل ايران کتابهاي درسي هماهنگه. پس نميشه گفت چرا بايد نماز رو به عربي خوند

{a h=mamanenini}سايه سادات {/a} اينم درست نيست بايد درکنارزبان فارسي هرکسي با زبان مادري خودبخواندوبنويسدتا زبان مادري قرباني زبان فارسي نشود.توقانون اساسي خودمون هم اومده اصل پانزدهم.

{a h=mamanenini}سايه سادات ?{/a} اصل سوال اينه که چرا حتما و حتما نمازبا زبان عربي باشه و نباشه قبول نيست وباطل است،براين سخن هيچ منطق ودليلي نيست خداهم که عرب نيست به هر زباني بخواني مي فهمد،

مولانا به عنوان عارف اززبانت خدا تو اون شعربالا شعرموسي وشبان زيبا گفته است و به موسي عتاب کرده که چرا بنده ي مرا راندي. ما زبان را نَنْگريم و قال را ما روان را بنگريم و حال را ناظرِ قلبيم اگر خاشِع بوَد گرچه گفتِ لَفظ، ناخاضِع رُوَد

اينجور سوالات که ديگ بسيار کهنه شده از سر قصد و غرضه. اما هرکسي براي هر کاري که بخواد انجام بده ميره سراغ اورجينالش، حتي براي يه نرم‌افزار ميگه اصل و اروجينالشو ميخوام. زبان دين عربيه و اروجينال، حالا جه ما خوشمون بياد چه نياد، قرآن عربيه نماز هم عربيه، ديگ کل دعاها با زبان مادري باشي با زباني باشه که رفتيم کلاسش و ياد گرفتم باشه ولي دستوره دينه که نماز با عربي خونده بشه.

يکي از دلايل بسيار مهمش حفظ وحدت مسلمانانه، براي همين زبان و قبله کل مسلمانان دنيا يکيه حالا فارس باشه يا انگليس يا فرانسه يا .... قطعا دلايل ديگ هم داره که ما نميدونيم.

اين سوال خوبيه و تقريبا ميشه گفت نمازخونها به اين سوال پاسخي ندارند به جز توجيه چون اکثرنمازها عادت است نهايتش ميگن تقليد و....و به اين خاطر طرف نمازو ميخونه وهزارکارديگه ميکنه،

{a h=Doktaringlab1}شاخه ي عشق{/a} شما درست گفتين حساب کتاب خدا فرق مي‌کنه کي گفته وخدا کجا گفته قبول نميکنه.ميشه به هر زباني باخدا حرف زد ونمازهم حرف زدن باخداست.

{a h=banamak57}هايدي{/a} مرسي ازحضورتون@};- سوال کهنه ونو نداره، هيچکدامتان مستندحرف نمي زنيد،خوب مگه مستند احکام آيه روايات نيست؟ يعني به خاطروحدت نماز فارسي باطل است وخدا قبول نميکنه؟!!!! وحدت که جزو منابع احکام فقها نيست هست؟ اگه اينطورباشه بايدبه خاطر حفظ وحدت تمام شيعيان سني بشن چون تعداد شأن خيلي خيلي زياد است.اگه وحدت مهم بود چرا شکل نمازشيعه وسني فرق ميکنه؟؟

{a h=amin9999}امين يگانه{/a} مرسي ازحضورتون ونظرخوبتون@};-

{a h=amin9999}امين يگانه{/a} @};-

بله بنده هم با شما موافقم و اگر در جريان باشيد نماز را به شعر درآورده و در همين پارسي يار هم در منظر دوستان قرار داده ام . اما در جريان سرودن آن و اطلاعات بيشتر با آقاي اميد مجد که يک نفر از چند نفري هستند که قرآن را به شعر و زبان فارسي درآورده اند تماس گرفته و در اين مورد گفتگو داشتيم ايشان گفتند ايرانيان هزار سال قبل نماز را به فارسي مي‌خواندند

بعد که در اين مورد فکر کردم دانستم که هزار سال قبل ايرانيان با امامزاده گاني که وارد ايران مي‌شدند و شايد با امامان معصوم ارتباط داشتند و با مشورت ايشان اقدام به خواندن نماز به زبان فارسي مي‌کردند . حالا اينکه سر نماز حواسمان پرت مي‌شود و به معناي آن توجه نمي‌کنيم يک داستان ديگري دارد که اگر لازم ديدم در مورد آن هم خواهم نوشت .

{a h=ravandi}‍‍‍‍ راوندي {/a} شاهد از غيب رسيد،مرسي استادراوندي،واقعا نظرات شما هميشه به روز وزيباست@};-

{a h=Doktaringlab1}شاخه ي عشق{/a} بزرگواريد جانم:) @};- عزيز دلم من در حد اطلاعاتم پاسخ دادم و جواب خانوم هايدي عزيز و سادات جان هم از نظر من کاملا منطقي و قانع کننده بود.. اما خب همونطور که گفتم عزيزم نماز از واجباتي ي که شخص انتخاب ميکنه در مورد امر نماز چه تصميمي بگيره

نماز از واجبات هست ولي خيلي ها اصلا قبولش هم ندارن و اصلا نميخونن و اينکه به چه زباني خونده بشه هم بين خود شخص و خداست.. چون تمام مسلمانان جهان به يک زبان نماز نميخونن .. حتي خود زبان عربي هم بايد در خوندنش دقت کرد چون اگه يک علامت اشتباه خونده بشه کلا معناي جمله تغيير مي کنه و ممکنه توهين به خدا بشه.. در هر صورت عزيزم شما و دوستان موافق به زبان فارسي نماز بخونيد :)

{a h=banoyedashteroya}هما بانو{/a} مرسي هماجان@};- با عرض احترام،نظرات بيشترفلسفه بافي وتوجيه است مستندعقلي ونقلي نداره،به قول جناب يگانه شايد هم عادت

{a h=banamak57}هايدي{/a} خانم محترمه اينهم کهنه شده که تا کسي در اينگونه موارد يا مواردي از اين قبيل بحث مي‌کند با اين فکر که قصد و غرضي دارد سعي در سرکوب فکر اشخاص ميکنيد . خدا شما و امثال شما را به راه راست هدايت کند . شما که احتمالا با افکار نسل جديد آشنا هستيد و ميدانيد که ديگر نمي‌توان با آنها چنين برخوردي داشت بنابراين حداقل درست فکر کنيد .

{a h=Doktaringlab1}شاخه ي عشق{/a} فداتون پريا جانم:-) خب عزيزم من که گفتم از ديدگاه من حرفهاي اونها کاملا صحيحه.. ولي خب از نظر شما ميتونه قابل قبول نباشه.. من خودم که با توجه به صحبت هاي اين دو عزيز ،معلومات خودمم بيشتر شد و خدا خيرشون بده و ممنونم که اونام حضور پيدا کردن و نظرشون رو گفتن..خدا به شما هم خير بده عزيزم باني خير شدين:-) @};-

اگه منظور شما از نماز، عبادتيه که من دوست دارم با خدا حرف بزنم خب به فارسي انگليسي عربي ترکي همه جوره ميشه با خدا حرف زد . مگه کي گفته فارسي نخونن؟ به عنوان يه راز و نياز احتمالا قبول هم‌ ميشه.ولي اين کاريه که من مي پسندم. ولي به جز اين کار يه عبادت مخصوص هم هست که خدا اونو ويژه مي پسنده و برا هرکس که اين رابطه دوستي دوطرفه(خدا و بنده) رو قبول کرده به عنوان شرط دوستي واجبش کرده.

انگار شرايط براي ملاقات اين طوريه.. شرايط وکيفيتش را هم فرموده. بعضي رو واضح مشخص کرده مثل وضو و تيمم و قبله و يه سري چيزا بعضي شرايط هم سپرده به قرآن ناطق. فرموده : اطيعوالله و اطيعوالرسول. يعني از رسول اطاعت کنيد( در همه چيز) خب همه چيز شامل نحوه نماز خوندن رسول هم هست.

يا فرموده لکم في رسول الله اسوه حسنه.پيامبر براتون يه الگوي نيکه .يعني هر جور عبادت مي کنه شما هم همون جوري الگو بگير.يا مي فرمايد *ان کنتم تحبون الله فاتبعوني يحببکم الله * . خدا به پيامبر مي فرمايد بگو اگه خدا را دوست داريد از‌من پيامبر اطاعت کنيد تا خدا دوست تون داشته باشه.خب پيامبر اين طور نماز خوندن و فرمودن اين طور بخونيد.

بعد يه نکته ديگه.نماز الفاظي داره که خيلي کوتاهه و کلي معنا داخل اون الفاظه چون زبان عربي چنين قابليتي داره.*مثلا ميگي سبحان الله.خب اگه به فارسي بخواي معني سبحان الله رو بگي بايد بگي الله اسم خاص براي همه صفات خداست.صفات جمالي و جلالي.سبحان هم يعني بدون نقص بودن بدون و کمبود و عيب و فقري بودن.*

سبحان الله در اصل(( اُسَبِّحُ سبحان الله ))بوده که اُسَبِّح مُقَدّر هست يعني مخفي شده.توي عربي اين چيزا رو داريم :D معني اش اينه من خداوند را به شکلي که گفتم و توضيح دادم که از همه بدي و نقص و گناه و کمبود و ضعف و فقر وبدي و....دوره اين طور از او ستايش وتعريف مي کنم.تازه هنوز هم کلي معني ديگه داخل سبحان الله است چون عربي اينطوريه

خب راحت تر نيست به جاي اين همه جمله مثل آدم‌ دو کلمه بگيم سبحانَ الله؟:-)

{a h=mamanenini}سايه سادات ?{/a} احسنت بانو

{a h=mamanenini}سايه سادات {/a} درسته . مثلا اگر بخواهيم معني الله را به فارسي بگوييم نمي توانيم، چرا ! چون فقط هزار و يک صفت براي الله ذکر شده که مستجمع همه آنها الله هست و...الله اکبر، را در فارسي اين طور معني مي کنيم: خداوند بزرگتر از آن است که وصف شود... يعني خداوندي که قادر هست، عالم هست، مدير هست مدبر هست حي هست بي شريک هست و....

{a h=eshragh14}2اشراق{/a} مرسي از حضورتون.@};- اما شما پيش فرض را اينگونه گرفتيد که خدا عرب است و به غيراز عربي نمي داند و بايد بگيم بسم الله که مستجمع جميع صفات است درحالي که خدا خالق ماست و نماز دعاست وحرف زدن باخدا هرکس دوست داره به زبان خودش بخونه،حتما بايدعربي بگه؟ هيچ ضرورتي ندارد،خداکجاگفته همه عربي نمازبخونن وگرنه باطل و مجازات ميکنم،

ازخدابعيده کسي را که با زبان مادريش باهاش حرف ميزنه مجازات کنه!!!!! ياقبول نکنه!!! اون جريان موسي وشبان مولانا براي همين بالا آوردم،

{a h=ravandi}‍‍‍‍ راوندي {/a} عالي استاد راوندي حق گو وبزرگوار@};-

{a h=Doktaringlab1}شاخه ي عشق{/a} تشکر ميکنم @};- البته همانطور که عرض کردم بنده اين سعادت نصيبم شد که کل نماز را به نظم فارسي درآورم که در سايت‌هاي مختلف و در همين پارسي يار هست و با اين تفسيرهايي که در مورد کلمات خاص عربي فرمودند آشنا هستم اما مي‌خواهم بپرسم آيا شماها هنگام نماز به تمام معاني که تفسير ميکنيد توجه داريد ؟

حالا سخت نميگيريم آيا همگام نماز توجه کامل به تمام الفاظ عربي ميکنيد ؟ اگر از کساني باشيد که هر لحظه افکار مختلف از ذهنشان مي‌گذرد و مرتب شک مي‌کنند که کدام رکعت هستند و آنگاه اينچنين به تفسير آن مي‌پردازند جزو کدام گروه از مردماني مي‌شويد که مشهورند ؟

آيا شما مي‌دانيد که بسيار مهمتر از اين بحثها بحثي که بايد مورد علاقه بندگان صالح خدا بايد اين باشد که هر کس براي نماز خواندن خود پول بگيرد نمازش باطل است و هر کس هم به کسي که نمازش باطل است است اقتدا کند نمازش صحيح نيست

بنده بواسطه اعمال نيکي که خداوند قسمتم نموده در محله هاي اطراف و در مساجد مختلف نماز ميخواندم بعد در نود درصد آنها ملاحظه کردم که پيش نماز در نمازهاي صبح و مغرب و عشا حمد و سوره را چنان با قرائت و به آرامي مي‌خواند اما چون به تسبيحات اربعه مي‌رسد چون با صداي پايين مي‌خواند عين برق خوانده و تمام مي‌کند

و ما اولي را تمام کرديم و مي آييم دومي را بخوانيم آقاي پيشنماز با يک صداي بلند با قرائت مي‌گويد الله اکبر و مي‌رود به رکوع و ماوميمانيم که تسبيحات اربعه را ادامه دهيم يا با جماعت برويم به رکوع . البته بنده با تمام آنها در ابن مورد و مواردي شبيه آن بحث ميکنم و خواهم کرد . بعضي مي‌پذيرند و بعضي بهانه مي‌آورند و ّاکثر آنهايي هم که پذيرفتند اجرا نمي‌کنند.

شايد برايتان جالب باشد يکي که پدرش هم شهيد شده بود و عمويش هم رئيس مسجد بود را دو بار گفتم اما همان رفتار را ادامه مي‌داد يک بار که در دفتر با عمويش نشسته بود گفتم بروم در حضور ايشان بگويم شايد عمو هم کفته مرا تاييد کند و به او توصيه کند که گوش فرا دارد . لذا وارد دفتر شدم و بعد از سلام عليک گفتم آقا چرا هر چه به شما توصيه ميکنم

تسبيحات اربعه را مانند حمد و سوره بخوانيد بخوانيد انجام نميدهيد ميدانيد ما چگونه مي‌خوانيم سپس يک بار خواندم و نفسي عميق کشيدم و خواستم دوباره شروع کنم که ناگهان از روي صندلي بلند شد و گفت اي بابا کي حوصله داره ! بعد گفتم : شما مثل اينکه عادت کرديد و نمي‌توانيد دست از اين عادت برداريد که ناگهان عمو بلند شد و بمن گفت تو تا بحال عادت شدي :D

و ادامه داد که ديگر لزومي ندارد بنويسم که در پس اين ماجرا چه اتفاقات ديگري برايم افتاد اما بهر حال کا. را بجايي رساندند که بعد از يک نماز ظهر و عصر که در خانه خواندم از خدا سوالي کردم و پرسيدم پس چرا اينطوري شد ؟ که ناگهان صدايي از پشت سرم صدايي شنيدم . آن صدا چهار جمله گفت که جمله دوم را مينويسم

دانستن آن چهار جمله مستلزم آن است که داستان کامل واقعه را بدانيد که روزي خواهم گفت . البته خداوند در طول سالهاي قبل وجود خودش را بر اين بنده حقير ثابت کرده بود خب نميخواهم از بيان اين مطلب هم پرهيز کنم که نخست بندگي خود با به خدا ثابت کردم يعني اينکه هر چه به خدا نزديک شويم او به ما نزديک تر ميشود . آن جمله دوم که اواخر سال 1400 شنيدم اين بود

ما بر اساس قراردادي دادي که از اول بستيم نبايد دخالت کنيم . چند ماه بعد از شنيدن اين صدا گيج بودم و گمان ميکردم به هر کسي که بگويم فکر مي‌کند ديوانه شده ام اما کم کم به کساني که تا حدودي با برنامه زندگيم و اينکه چگونه دست از هر کاري کشيده ام و در پارک‌ها کودکان و نوجوانان را راهنمايي ميکنم آشنا بودند ، گفتم . طبيعتا باور نمي‌کردند اما مي‌دانستند که ديوانه نشده ام

بيشتر که زمان گذشت متوجه شدم چه سعادتي نصيبم شده . اما اين خوشبختي عواقبي هم داشت خيلي بيشتر بايد مراقب اعمالم ميشدم از آن به بعد چون وجود دنياي ديگر برايم مسلم شد ديگر احساس ميکنم هر عمل نيکي که انجام دهم انجام وظيفه و هر خطايي انجام دهم گناهي بزرگ محسوب مي‌شود

اما چاره اي نبود خداوند بايد توسط مقربين درگاهش ايم بنده را راهنمايي مي‌کرد. خدا را شاهد ميگيرم که اگر شما کل زندگي بنده را از ده پانزده سال قبل از آن تاريخ ميدانستيد اطمينان پيدا مي‌کرديد که حق بود خدا مرا در آن حد دست گيري کند . اما بعد از آن ديگر هيچ اتفاق اينچنيني نيافتاد اما حضورش را هر لحظه در زندگي حس ميکنم

يک نمونه را برايتان مينويسم . در يکي از پارک‌هاي اطراف با عده اي از بچه هاي محروم افغاني نشسته بوديم و داشتم آنها را با سوال و کارت بازي و گل يا پوچ و سرگرم ميکردم البته بيشتر آنها چند سالي بود که مرا مي‌شناختند که قمه کش محل آمد و در کار ما دخالت کرد بعد چند گفتگوي معمولي خواست يکي از پسرها را اديت کند که مانع شدم بعد هي ميرفت و مي آمد

بعد شروع کرد به بنده اهانت کردن که خيلي خونسرد جوابش را ميدادم بعد رفت و آمد شروع کرد به خدا فحش‌هاي خيلي رکيک دادن که هيچ جوابش را ندادم بعد بچه ها گفتند استاد زنگ بزن 110 که در جوابشان گفتم بچه ها شنيديد که به خدا چه گقت ؟ حال صبر کنيد ببينيد خدا با او چه مي‌کند و از خدا خواستم براي قوي شدن ايمان بچه ها کاري کند

من بچه هاي يک پارک را هر روز نميديدم چون هر روزي يک پارک ميرفتم چون بعد از مدتي فهميدم که بچه هاي ديگر پارک‌ها را هم نبايد تنها گداشت . بهر چند هفته بعد از آن بچه ها سؤال کردم که آن قمه کش چه شد ؟ گفتند که از آن روز تا بحال پيدايش نيست . البته او هر روز در پارک بود ويادم رفت بنويسم بعد از اهانتها رفت قمه را آورد و عربده مي‌کشيد

واي خيلي طولاني شد ببخشيد . نميخواستم پر گويي کنم . سالها فکر ميکردم اينهايي که شب چهارشنبه مي‌روند جمکران و مي‌خواهند امام عصر را ببينند وقتيکه ديدند بعد از آن چگونه ميخواهند زندگي کنند چون دنياي ديگر برايشان ثابت شده . در اين حال اگر نيمي از داراي خود را به نيازمندان بدهي کاري مهم انجام داده اي اما در آن حال انگار نه انگار کاري کرده اي بنابراين قدر مسلم نشدن دنياي ديگر را بدانيد

{a h=ravandi}‍‍‍‍ راوندي {/a} خيلي خيلي ممنون استادراوندي عزيز وازبيان زيبا وشيوا وخاطرات وتجربيات خوبتون@};-

{a h=Doktaringlab1}شاخه ي عشق{/a} خواهش ميکنم اين نظر لطف شماست @};- کساني رو در نت ميبينم و سخناني ازشون مي‌شنوم که احساس ميکنم هيچکس هستم :) در چه دوره اي زندگي ميکنيم چه افکاري ! از يک کودک پنج ساله گرفته تا انسان نود ساله ... حقايق رو مثل روز روشن مي‌کنند که چه اتفاقاتي افتاده و داره مي افته . تکليف بر همه روشن شده .

توي اين برنامه زندگي پس از زندگي دو نفر که از تجربيات خودشون ميگفتند در مورد اينکه اونجا گفته بودند ما در دنيا نماز مي‌خوانديم دو تا پاسخ خيلي جالب مطرح کردند به يکي گفته بودند براي خودت مي‌خواندي به ديگري هم گفته بودند نميخواندي هم فرقي نمي‌کرد :D

{a h=Doktaringlab1}شاخه ي عشق{/a} خواهش مي کنم بزرگوار،

خب از اونجايي محاله برسم اينهمه واکنش رو بخونم، طبعا نمي‌دونم بحث به کجا رسيده. پس ناچار :) اينطور شروع مي‌کنم: اول اينکه ما دنبال اينيم که چجوري بنده خوب‌تري باشيم (يعني دغدغه بندگي داريم) يا دنبال اينيم چجوري بيشتر از يوق بندگي خلاص شيم (يعني يه جوري که نه سيخ بسوزه نه کباب. نه خدا قهرش بياد، نه ما سختمون باشه)

دوم اينکه اگه قراره بندگي کنيم، ما بايد تعيين تکليف کنيم يا به تکليفي که برامون از طرف معبود تعيين شده عمل کنيم؟ اينا رو گفتم که اول تکليفمون با خودمون معلوم شه. اما بعد ... دو تا موضوع مختلف به شيوه مغلطه در هم تنيده شدن و اين شبهه رو بوجود آوردن. *کي گفته عبادت بايد به زبان عربي باشه؟ *

توي تمام عبادات، فقط *نماز* استثنا شده و ملزم شديم با واژگان خاصي اونو ادا کنيم و چون آدميم و زبان متحد نداريم، يه زبان متحد از ابتدا برامون تعيين شده که قرآنمون هم به همون زبان نازل شده (طبعا علت انتخاب زبان عربي يه بحث ديگه است) اما تمام دعاها، زيارت.ها، درددل‌ها و ... رو *هر قومي به زبون خودشون* مي‌تونن انجام بدن و هيچ مانعي هم نيست

حتي تو خود نماز، قنوت نماز استثنا شده و به هر زبوني مي‌شه ادا کنيم چون دعاست، راز و نياز و درد دله. توي تمام عبادات، فقط و فقط الفاظ نماز استثنا شده. اين استثنا کجا بيان شده؟ قرآن يک کتابه و قاعدتا محدوديت داره. همين الانش که حدود 600 صفحه است خيلي از ما يک بار همه‌اشو نخونديم، چه برسه به اينکه بخواد هزاران هزار صفحه باشه که کل احکامو توش درج کنه

پس خدا اومده يه قرآن ناطق کنارش نازل کرده که هر حکم کلي که تو قرآن مکتوب هست رو مفصلا شرح بده، عملا نشون بده، و اشکالاتمونو رفع کنه. يه آدم از جنس خودمون. قرآن ميگه نماز بخونين، پيامبر و ائمه اطهار عليهم السلام ميان نماز رو توضيح ميدن: صبح 2 رکعت، ظهر 4 رکعت ... بعد ميان طرز نماز خوندن رو يادمون ميدن و خودشون عملا انجامش ميدن تا بفهميم

اما گناه... يعني سرپيچي از چهارچوب‌هاي تعيين شده. که دروغ هم يکيشه، حالا ميخواد فارسي باشه ميخواد به هر زبون زنده دنيا. بحث، سرپيچيه. به هر شکل و زباني مطرح نيست.

خيلي طولاني شد ولي اينم بايد بگم اينکه قاعده‌اي برامون تعريف ميشه، براي اينه که اون قاعده يه خاصيتي داره. خود قرآن رو ميشه ترجمه فارسي خوند، ولي اون لفظ عربيش که وحي منزله و عين لفظ خود خداست، اون يه خاصيت و اثر و برکت ديگري داره و برامون بهتره.

{a h=emozionante}.: ام فاطمه :.{/a} مرسي ازحضورتون@};-

{a h=emozionante}.: ام فاطمه :.{/a} اگه به نماز دقت کنيم اول تا آخرش دعاست واصلا معني صلاه دعاست،پس اگرشما پذيرفتيد که هرکسي با زبان خودش ميشه دعا کنه نمي تواني نمازرا استثنا کني،ودليل هم ندارد. اگر دليل قرآني و....برعربي خواندن نماز داريد اينکه کسي فارسي يا انگليسي يا....بخونه باطل است وگناه دارد بيان کنيد

{a h=Doktaringlab1}شاخه ي عشق{/a} طبق سنت عملي ائمه اطهار عليهم السلام ما دستور داريم نماز رو به عربي بخونيم. هيچ موردي مبني بر اينکه ايشان نماز رو به غير عربي خوندن يا مجوز دادن که غير عربي خونده شه، وجود نداره و ما از خودمون نمي‌تونيم مجوز صادر کنيم.

اگر ممکن بود، حتما اشاره مي‌کردن و ما الان احاديثي در اين مورد مهم داشتيم. همونجور که اينقدر احاديث جزئي در مورد مستحباتي مثل ناخن گرفتن داريم، قطعا از اين مورد نمي‌گذشتن و بين تمام جزئياتي که در مورد نماز خواندن بيان و عمل کرده‌اند، حتما اين رو هم اضافه مي‌کردن.

جز اين، گفتي *صلاة* به معني دعاست. خب پس *حج* هم به معني قصد کردنه و ما قصد هرکاري رو کنيم دستور حج که خدا تو قرآن داده رو انجام داديم. صيام هم به معني خودداري کردنه، پس ما از هرچي خودداري کنيم حله. ولي متاسفانه اينطور نيست :) ما يه معني لفظي داريم، يه اصطلاحي.

وقتي درمورد صلاة، از دستور *اقامه کردن و برپا داشتن* استفاده ميشه، ديگه منظور نميتونه معني لفظي يعني *دعا کردن* باشه. چون اقامه کردن به معني *برپا داشتن يک مناسکي با آداب خاصه* و اين نميتونه به دعا اطلاق شه. به جز اين، خيلي آيات هم هستن که اگر صلاة رو توش به معني دعا بگيريم کلا بي‌معني ميشه. اگر خواستي اونا رو هم برات مي‌نويسم (خدايا بگه نميخوام B-) )

جز اينا، انتخاب زبان واحد براي نماز، باعث وحدت و انسجام مسلمونا ميشه. اشتراکاتمونو بالا ميبره. وقتي همه ما در هرجاي دنيا يک عمل رو چند بار در روز به يک شکل واحد انجام ميديم، انس و محبتمون نسبت به هم بيشتر ميشه. دلمون با هم نزديکتر ميشه. همه از همه‌جاي دنيا جمع ميشن مثلا تو مکه، يک نفر پيش‌نماز جلو مي‌ايسته صدها نفر بهش اقتدا ميکنن و همه به يک شکل و با يک زبان واحد خدا رو عبادت ميکنن.

يکي افريقاييه، يکي چيني. يکي انگليسي زبانه، يکي آلمانيه، يکي عربه، يکي فارسه، يکي ترکه، يکي روسه، همه با هم براي دقايقي فقط يه چيز ميگن. خيلي باشکوهه. شايد ما حکمت بسياري از چيزها رو نفهميم، اما خدايي که براي روييدن هر يک تار مو روي بدن ما دليل داره، قطعا کاري خالي از حکمت انجام نميده.

{a h=emozionante}.: ام فاطمه :.{/a} اينکه گفتين ائمه نمازرا عربي مي خواندند خوب طبيعي است عرب بودن، اينکه ميگيد اگه به غير عربي خواندن جاي بود حتما مي گفتن،اين دليل نميشه از طرفي چرا نگفتن عربي بخونيد؟

{a h=Doktaringlab1}شاخه ي عشق{/a} چون توضيح واضحاته. خدا توي قرآن دستور ميده مطابق سيره پيامبر و ائمه اطهار عمل کنيم و ايشون رو الگوي ما قرار ميده. از طرفي ايشون صاحب علمند و به همه زبان‌ها مي‌تونستن صحبت کنن و توي سيره‌شون هم اومده. پس لزوما فقط عربي زبان نبودن و ميتونستن گاهي هم به زبان ديگه بخونن تا مثلا فارسها بفهمن اشکالي نداره

چرا من فارسي زبان بايد همش حواسم اين باشه که مد والضالين را چند دنده بکشم،آخه اين چه نمازي است.چرا باخدا با کلماتي حرف بزنم که باهاش نامانوسم.

مثلا سجده بر چند چيز صحيحه و هممون ميدونيم. پيامبر يه بار مي‌بينن يکي از يارانشون موقع سجده، پارچه‌اي که به سرش بسته، روي پيشونيشو گرفته مانع ميشه که پيشونيش رو روي خاک بذاره. همونجور که ايشون نماز ميخونده پيامبر ميرن جلو و اون پارچه رو از روي پيشونيش کنار ميزنن و اشاره ميکنن که پيشوني بايد به خاک برسه

توي دعاي غريق که يه دعاي مستحبه و خيلي سفارش شده به خوندنش، يکي از اصحاب از امام مي‌پرسن ميشه بگيم: يا الله يا رحمن يا رحيم يا مقلب القلوب *والابصار* ثبت قلوبنا علي دينک. امام ميگن معناي قشنگي داره ولي عين همين لفظي که يادتون دادم بگين (و الابصار رو اضافه نکنين)

ائمه صاحب علم الهي و مامور به هدايت تمام و کمال ما هستن. نميشه يه کم از قواعد نماز رو بگن يه کمش رو نگن. عقلا ممکن نيست خواندن نماز به هر زباني ممکن باشه و نگفته باشن. خصوصاکه نماز مستحب نيست، واجبه.

{a h=emozionante}.: ام فاطمه :.{/a} احسنت. احسنت. احسنت و درود

بخاطر حفظ نماز در طول قرن ها که بدون کم و کاست و براي هميشه باقي بمونه .چون اگر کسي به زبان محلي و مادريش اونو تلفظ ميکرد احتمال کم و زياد شدن الفاظ و تحريف و قاطي شدن نماز به خرافات و مطالب بي اساس منتفي نبود و حتي اين تغييرات، به بقيه واجبات و ارکان نماز هم سرايت مي کرد و شايد کم کم اصل نماز کم‌ اهميت و درنهايت فراموش ميشد

{a h=Doktaringlab1}شاخه ي عشق{/a} اولا تکرار، انس مياره اگر البته آدم موضع خاصي نداشته باشه. آدم ده بار والضالين رو تمرين کنه، هزار بار ديگه‌‌اش نياز به اينهمه دقت نداره. ثانيا گفتم ما شايد حکمت خيلي از دستورات ديني رو نفهميم ولي خاصيتي داشته که وضع شدن.

و اينکه اسلام يه دين جهانيه و ميخواد همه مسلمونا رو در يه جبهه و صف قرار بده ، تشکيل همچين جمعيتى بدون زبان واحدى که همه با هم تفاهم ک ، ممکن نيست و زبان عربى که به اعتراف اهل فن، از جامع‏ترين زبون هاي دنياست، ميتونه به عنوان يک زبان بين المللى و زبان نماز تمام مسلمونا، رمز وحدت ‏باشه؛ اين قانون هم مثل قانون قبلست . همه مسلمان ها موظف هستن رو به کعبه نماز بخونن

بعد شما تصور کن از اول هرکس نماز رو به زبون خودش ترجمه ميکرد (داريم در مورد يک واجب بسيار مهم و موکد صحبت مي‌کنيم) اولا تو ترجمه يه متن ساده، سر و ته جمله ميريزه. تو شعر هم ميگن هيچ وقت نميشه ترجمه درست کرد و روح و اصل شعر حفظ شه. بعد ما فقط يک واژه *الله* رو فقط هم به فارسي، چي ترجمه کنيم؟

از اول هرکس يه چيزي ترجمه ميکرد قطعا امروز چيزي به اسم نماز وجود نداشت.

{a h=emozionante}.: ام فاطمه :.{/a} حتي جالبه تو کيفيت نمازهم اختلاف است بيش ازيک ميليارد اهل سنت نمازرا به کيفيت خاصي ميخونن، پس نمازي که حتي کيفيتش اختلافي است واهل سنت ميگن نمازما مثل نمازپيامبراست وشيعه ميگه نمازما مثل نمازپيامبره،حالا کاري ندارم کدوم راست ميگن،

{a h=eshragh14}2اشراق{/a} درودبر شما

{a h=eshragh14}2اشراق{/a} مرسي ازحضورتون@};- اگه استدلال شمارو بپذيريم بايد مسلمون متحدالشکل نمازميخوندن،درحالي که مي بينم يکي دست بسته ميخونه آمين ميگه مهر نمي‌ذاره و.....پس اين استدلال صحيح بنظر نمي رسد.

{a h=Doktaringlab1}شاخه ي عشق{/a} همين الان هم نمازمون اختلاف چنداني نداره. همه صبح دو رکعت و ظهر 4 رکعت ميخونيم و ... که از برکت ائمه است. اهل تسنن هم اين ادعا که ميگي رو ندارن و نميتونن داشته باشن (بر اساس اسناد خودشون، خليفه دوم در ماجراي تواضع عجم که دستشونو جلو روي هم ميذاشتن خوشش مياد ميگه چه خوبه اينجوري نماز بخونيم)

{a h=emozionante}.: ام فاطمه :.{/a} ببخشيد همه اينا که گفتين يه جورايي فلسفه بافي است، ودليل وجود ندارد خدا بگه اگه با زبان خودت بامن صحبت کني قبول نمي کنم وعذابت مي کنم اين حرف هاي شما حتي مخالف قرآن است،چون خودش فرموده اجيب دعوه داع اذا دعان.ياگفته ادعوني استجب لکم. اينا يعني چه؟ آنچه که شما گفتين برخلاف ايناست. وگرنه مي‌گفت بايد با زبان عربي مرا بخوانيد ودعا کنيد ونمازبخوانيد

با تمام توجيهات و فلسفه بافي هايي که اساتيد بزرگوار انجام دادن باز اصل سوال بي جواب ماند،وپاسخ مولانادرداستان موسي وشبان که بالا آورده ام بهترين پاسخ است،خدارا مي شودباهرزباني عبادت کرد چه نماز باشه يا عبادات ديگه باشه.

{a h=Doktaringlab1}شاخه ي عشق{/a} خب شما اصرار داري حرف خودتو اثبات کني وگرنه درمورد تفاوت دعا و نماز و درمورد واژه صلاة گفتم و اينها هم درمورد دعاست و دعا مستحبه پس مناسک خاص نميخواد (ازجمله زبان خاص). حالا شما بفرماييد کجاي قرآن و روايات گفته اگر به فارسي دروغ بگي ميري جهنم؟! چون هيچ اشاره مستقيمي درمورد گناه بودن دروغ به زبان فارسي وجود نداره، پس ما ميتونيم دروغ بگيم. فقط عربا ميرن جهنم! درسته؟

{a h=Doktaringlab1}شاخه ي عشق{/a} احسنت@};- دوستان هيچ دليلي ارائه نکردن برادعاي خود به جز طرح مباحث کلي ومبهم چون عبادات نوعا از وي عادت است نه معرفت وتعقل،مي بيني طرف خودشو مي کشه تا قرآن را توده روز يا يه ماه رمضون ختم کنه،بدون اينکه بفهمه،ميگه ثواب داره:) نميدونه خودقرآن ميگه تدبرکنيد بينديشيد.

{a h=emozionante}.: ام فاطمه :.{/a} ام فاطمه جان،اصل بحث را گم نکنيد،سوال مشخص است چرا ما با زبان خود گناه کنيم عذاب داره ولي با همون زبان عبادت کنيم دعا کنيم نماز بخونيم ثواب که نداره گناه هم داره، ودلايل شما باروح قرآن مغايراست چون خدا حدومرزي مشخص نکرده گفته هرکه مرا بخونه اجابت مي کنم،نمازهم يه جوردعاست وکلش دعاست.

{a h=amin9999}امين يگانه{/a} مرسي ازشما،بله درسته@};-

{a h=Doktaringlab1}شاخه ي عشق{/a} خواهش مي کنم@};-

البته نظر استادراوندي بسيارمترقي وعالي بودن

{a h=Doktaringlab1}شاخه ي عشق{/a} حرف من اينه که همه احکام دين فقط از طريق *نقل* (آيات قرآن و احاديث) به دست نميان بلکه مواردي هستن که از *سيره عملي* پيامبر و ائمه اطهار عليهم السلام آموخته ميشه. کسي که الگوي تمام جوامع دنيا قرار ميگيره، تمام سيره‌اش الگوست نه فقط کلامش

چرا ما نماز رو ايستاده ميخونيم؟ چرا تو رکوع دستمونو ميذاريم رو زانو؟ چرا تو تشهد دو زانو ميشينيم نه چهارزانو؟ اينا همه دليل نقلي داره؟ يا آموزه عملي هستن که از نمازخوندن ايشون ياد گرفتيم؟

حرف من مبهم نيست. ما دستور داريم مطابق دانسته‌هامون عمل کنيم و توي نادانسته‌ها توقف کنيم. وقتي من حجتي ندارم بر اجازه خواندن نماز به زبان ديگه، چجوري اين کارو انجام بدم؟ ديگه فکر مي‌کنم بيش از اين، ميشه دور باطل. شما تکرار ميکني و من تکرار ميکنم. ان شاءالله خدا دلهامونو هدايت کنه و از اشتباه حفظمون کنه @};-

{a h=emozionante}.: ام فاطمه :.{/a} مگر ما ائمه را ديديم؟ که بدانيم سيره عملي آنها چي بوده؟ بلکه سيره عملي آنها هم از طريق نقل به ما رسيده است.پس اين استدلال هم درست نيست، و اينکه ائمه بزرگوار عرب بودن طبيعي است که عربي نمازبخونن ديگه فارسي باعبري که نميخوندن.

{a h=emozionante}.: ام فاطمه :.{/a} شمابرعکسش هم هيچ حجتي ندارين يعني اگه نمازرا فارسي بخوني قبول که نيست گناه هم داره براين هم هيچ حجتي نداريد.

{a h=Doktaringlab1}شاخه ي عشق{/a} از مدتها قبل به اين موضوع کلمه الله و اسم خاص بودنش فکر ميکردم به اين نتيجه رسيدم که اين نام الله از اين جهت خاص است که ديگر کسي نمي‌تواند از آن براي نام گزاري فرزندش استفاده کند البته همينطور هم کلمه نام خدا خاص است که بتنهايي و بدون پسوند و پيشوند براي کسي استفاده شود در صورتي که با پسوند و پيشوند هر دو براي اشخاص استفاده مي‌شود

اما اکبر ، اکبر در عربي که فقط در کنار کلمه الله نمي آيد. اکبر يعني بزرگ ، ممکن است بگويند سنگ اکبر يا درخت اکبر يا بگويند کوه اکبر . اما اينجا و هر جا که تا بحال بوده يعني اينکه اين بحث نماز را به فارسي يا هر زبان ديگري خواندن ( اين موضوع فقط توسط بنده با شما مطرح نشده سال‌هاي قبل هم بوده ) پيش مي‌آيد اين بحث مطرح مشود که کامه الله را نمي‌توان معنا کرد اما اگر از ايشان سوال شود

الله اکبر بعني چه ؟ سال‌هاي قبل که ميگفتند يعني خدا بزرگ است و وقتي مواجه شدند با افکار جديد که مي‌گفت مثلا درخت هم بزرگ است گفتند گفتند يعني خداوند بزرگتر از آن است که به وصف درآيد اما وقتي اين بنده حقير يک معناي منطقي برايش تعريف کردم هيچکس متوجه نشد که معناي واقعي کلمه اکبر وقتي کنار الله قرار مي‌گيرد مي‌شود خداي بينهايت :)

پناهم خالق از آن رانده شيطان . به نام ايزد بخشنده ، مهربان . ستايش بر خداوند دو عالم . که در بخشش و رأفت هست خاتم . بود او مالک روز مکافات . پرستيدن بود مختص آن ذات . فقط هستيم از او محتاج ياري . هدايت ها به راه آشکاري . به راهي که در آن انعام فرمود . نه ره که خشم و گمراهي درآن بود

{a h=ravandi}‍‍‍‍ راوندي {/a} استاد راوندي مرسي از توضيحات خوبتون وشعرزيباتون@};-

http://ravandi.parsiblog.com/Feeds/13236926/ @};- سپاس از شما :)

{a h=ravandi}‍‍‍‍ راوندي {/a} خيلي هم جالب البته قبلاً هم پست تون را ديده بودم@};-

درود بر پريا خانم بزرگوار،ودرود برهمه عزيزان که تو اين بحث مشارکت داشتند@};-،بنده هم به صورت مختصر دريافت خودم را عرض مي کنم.

دين و معارف الهي،يک ظاهر وپوسته اي دارند ويک باطن ومغزي،درمورد ظواهر درفروع دين دليل اصلي تعبد است فارغ از تمام حکمت هاي که سروران عزيز بيان نمودند، چون پيامبر فرمود:صلوا کما رَأَيتُمُونِي أُصَلي،آنگونه نمازبخوانيد که مي بينيد من نمازمي خوانم.

و اينکه بزرگان دين فرموده اند نمازبه زبان عربي باشد براي حفظ زبان مشترک دين بوده است،يه سوال چرا تمام پزشکان نسخه هارا به زبان انگليسي مي نويسند وياخلبان هاي محترم به انگليسي تکلم مي کنند چون دنيا پذيرفته است که انگليسي زبان جهاني است.وکسي اينجا اشکال نمي کند که چرا فارسي را پاس نمي داريد.

اما بحث شما در باطن عبادات خاصه نماز هست که آيا خدا نماز پارسي را مي پذيرد،خوب ما آنچه که ازحضرت حق سراغ داريم او دست رد بر سينه کسي نمي زند ما چه مي دانيم او محتاج چند قلم حروف عربي نيست او دل پاک وعمل خالص از ما مي خواهد،کس نمي داند دراين بحر عميق سنگ ريزه قرب دارد يا عقيق. هرکس به زباني صفت حمد تو گويد بلبل به غزلخواني و قمري به ترانه. تمام هستي با زبان حال وقال مشغول عشق بازي با او هستن

واين نکته را اضافه کنم که عبادت ودعاهاي مأثوره وتوقيفي،که از پيامبر ص وائمه ع صادرشده به عنوان انسان هاي کامل،بهترين واسرع ترين واوسع ترين راه اتصال به جانب حضرت دوست هستند.

{a h=Tabrizi246810}جوادتبريزي{/a} مرسي استاد از اينکه وقت گذاشتين@};- دقيقا هم نظرمن هم همينه ما نمي توانيم ديگران قضاوت کنيم چه شعر قشنگي کس نمي داند دراين بحر عميق سنگ ريزه قرب دارد يا عقيق.

{a h=Doktaringlab1}شاخه ي عشق{/a} سلامت ومانا باشيد.@};- به قول رودکي: روي به محراب نهادن چه سود؟ دل به بخارا و بتان تراز دلبر ما وسوسه ي عاشقي از تو پذيرد، نپذيرد نماز. البته اين نفي ظواهرنيست اما ظواهرعبادت صرفا وسيله اند نه هدف،نمازي که تورا عاشق نکند ودرحدعادت باقي بماندچه سود؟

{a h=Tabrizi246810}جوادتبريزي{/a} مرسي استاد بسيار زيبا و پرمعني.@};-

{a h=Tabrizi246810}جوادتبريزي{/a} درود بر استاد تبريزي . در مورد اينکه پيامبر فرمودند : انگون نماز بخوانيد که مي‌بينيد من نماز مي‌خوانم . که به پيروان مقصودشان اين نبود که عربي بخوانيد ، بلکه عربها تا بيايند نماز خواندن را ياد بگيرند بنظر بسيار زمان برده است و مرتب اشتباه مي‌خواندند و شايد به همين علت نماز جماعت باب شده باشد .

ديگر اينکه دکترها به انگليسي نسخه ها را مي‌نويسند چون داروها نخست در کشورهاي خارج کشف و توليد شده اما في المثل داروهاي گياهي ايراني همان نام ايراني را دارد و اگر خارجي ها هم بخواهند استفاده کنند بايد همان نام ايراني را بکار ببرند منتهي اگر فارسي بلد نباشند همان نام دارو را هر چه باشد به انگليسي مي‌نويسند . تقريبا براي خلبان‌ها هم همين‌گونه است .

{a h=Tabrizi246810}جوادتبريزي{/a} شما مي‌دانيد صلوات فرستادن از چه زماني در نماز باب شد ؟ براي بنده مسلم است که پيامبران و امامان معصوم منيت نداشتند و با وجود علم فراوان خودشان از مردم بالاتر نمي‌ديدند. نه مغرور بودند و نه خودخواه از اين لحاظ هيچکس دست بوسي آنان را نکرد در حقيقت هيچکس فکرش را هم نکرد که دستشان را ببوسد . غير از يک نفر که بدن پيامبر را بوسيد .

اصراري نيست که مردم نماز را به زبان ديگري غير از عربي بخوانند مطلب اينست که اگر هم بخوانند خداوند رحمان و رحيم مي‌پذيرند و ممکن است يکي از دلايلش اين باشد که با زباني غير از زبان مادري نمي‌توانند حضور ذهن پيدا کنند اما بهر حال در مکاني که نمازگزاران با زبانهاي مختلف حضور داشته باشند بايد بهر حال عربي خوانده شود .

در کامنتها اشاره کردم که با آقاي اميد مجد که يک نفر از چند نفري هستند که قرآن را بصورت شعر درآورده اند در مورد اينکه نماز به نظم درآورده ام صحبت مي‌کردم گفتند : هزار سال قبل ايرانيان نماز را به زبان فارسي مي‌خواندند. حالا احتمالا بيشتر از اين زمان هم بوده که امامزادگان در ايران تردد داشتند و لابد مشورتي بوده است .

{a h=Tabrizi246810}جوادتبريزي{/a} در اينجا لازم مي‌دانم يک حقيقتي را بيان کنم . موضوع حضور ذهن در نماز موضوعي فوق العاده پيچيده است . چند ماه قبل سخنراني داشت اعلام مي‌کرد کاوهيچکس نمي‌تواند چهار رکعت نماز با با حضور ذهن کامل بخواند و خواهي نخواهي افکارش از نماز خارج مي‌شود. بعضي که از همان آغاز نماز ياد همه چيز هستند غير از نماز .

{a h=ravandi}‍‍‍‍ راوندي {/a} درود بر جناب راوندي بزرگوار ودوست داشتني،آنچه که نقل شد ازباب تمثيل بود،وگرنه درباب عبادات مأثوره همان گونه که بيان شد ما مکلف به حفظ ظواهريم و فارغ از تمامي فلسفه ها وحکمت که در کامنت ها دوستان معظم بيان فرمودند، اما درباب باطن وروح و معاني آنها،مادليلي نداريم که خدا نپذيرد.ماناباشيد

در حقيقت شکيات نماز از همين حالت بوجود مي آيد که نمازگزاران بر اثر مشغوليات فکري زياد فراموش مي‌کند رکعت چندم است . يادم هست کاربر خانمي در همينجا گفت چنان غرق معاني نماز ميشوم که فراموش ميکنم رکعت چندم هستم . اينهم موضوع ديگريست که بعضي نمي‌توانند همزمان به دو موضوع فکر کنند حال در اينجا کدام مهمتر است ؟

با اين مقدمه برميگردم به حضور ذهن . گاهي فکر ميکنم آنان که در طول نماز حضور ذهن کامل دارند شيطان با آنان کاري ندارد و انگار که نمازشان قبول نيست البته اين يک فرضيه است . در حقيقت مي‌خواهم بگويم که فرقي نمي‌کند نماز را به چه زباني بخوانيم وقتيکه آن نحوه خواندن را حفظ کرديم باز هم اگر مستعد باشيم حواسمان پرت خواهد شد

البته فرقي که دارد اينست که هنگام خواندن به زبان مادري در صورت تمرکز سريعتر به نماز برميگرديم و زمان بيشتري حضور ذهن خواهيم داشت . اينها بحثهايي هستند که اکثرا وارد آن نمي‌شوند اما بعقيده بنده اگر بيان شوند خيلي بهتر مي‌توان با آنها روبرو شد و مشکلات آنرا را حل کرد .

{a h=Tabrizi246810}جوادتبريزي{/a} يک انسان فرهنگي وقتي با نوشته بنده روبرو شد گفت خوب است اينرا به آموزش و پرورش ببري تا در کتاب‌هاي درسي استفاده کنند . دردسرتان ندهم بعد از کلي وقت گذاشتن و ملاقات با بسياري از مقامات چه مجله رشد و چه کتاب‌هاي درسي دست آخر گفتند ما نگرانيم مردم نماز را به فارسي بخوانند

{a h=ravandi}‍‍‍‍ راوندي {/a} جناب راوندي کارشما قطعا درخورتحسين وزيباست، بخصوص موجب تشويق نسل جوان و نوجوان مي شدواما توجيه آنها چه زشت وبي معنا.چرا اظهارنگراني؟ چگونه مي شودازنيايش نگران شد؟درحالي که دعا و نيايش مغز ولايه زيرين وبناي اولين تمام عبادات است.

{a h=Tabrizi246810}جوادتبريزي{/a} تشکر ميکنم اين نظر لطف شماست . مشکلات بسيار است و تمام مشکلات ما به اين دليل است آدمهاي واقعي در جايگاه اصلي خود قرار ندارند . اگر شنيده باشيد آقاي پزشکيان در جمعي بيان کردند که چرا به توصيه حضرت علي در مورد مالک اشتر عمل نميکنيد . ديگر از اين واضح تر ميشود سخن گفت ؟ بنده خدا حق دارد که گاهي دچار فراموشي مي‌شود.