با فعال سازي تلفن همراه، مي توانيد بدون اتصال به اينترنت و از طريق پيامک اقدام به ارسال پيام عمومي و نظر در پارسي يار نماييد.
براي ارسال پيام به پارسي يار، کافيست + در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
براي ارسال نظر برای آخرين پيامي که با پيامک به پارسي يار فرستاه ايد، کافيست ++ در ابتداي پيامک بگذاريد و متن مورد نظر خود را وارد نماييد و به شماره 3000226060 ارسال نماييد.
در ازاي ارسال هر پيامک براي پارسي يار مبلغ 130 ريال از اعتبار کاربري شما کسر خواهد شد.
براي بارگذاري فايلهاي رسانه اي اينجا را کليک کنيد.
در بخش آدرس رسانه، کليه آدرسهاي تصويري، آدرسهاي صوتي با فرمت mp3، wav، wma، mid و آدرسهاي فيلم با فرمت mp4، wmv، 3gp، 3gpp، avi، mov، flv و آدرسهاي فلش با پسوند swf پشتيباني مي شود.
همچنين کليپهاي مربوط به سايت آپارات، با لينک مستقيم آن کليپ پشتيباني مي شود.
توجه : برچسب هاي زير در متن ارسالي شما قابل استفاده است. در حين ارسال پيام براي
هر کاربر، داده مربوط به آن کاربر جايگزين اين بر چسب ها مي شود.
*pb:BlogNic* : عنوان کاربر در پارسي يار
*pb:BlogAuthor* : نام و نام خانوادگي مدير وبلاگ
*pb:BlogTitle* : عنوان وبلاگ
*pb:BlogUrl* : آدرس کامل وبلاگ
گزينه ها:
هر گزينه بايد در يک سطر مستقل قرار گيرد. گزينه ها با کليد Enter جدا شوند.
براي هر پيام حداقل دو و حداکثر ده گزينه قابل تعيين است.
+نيا باران
زمين جاي قشنگي نيست
مـن از جنس زمينم، خوب مي دانم
کـه اين جا جمعه بازار اسـت
و ديدم عشق را در بسته هـاي زرد کوچک نسيه ميدادند نيا باران
زمين جاي قشنگي نيست
در اين جا قدر مردم رابه جو اندازه ميگيرند
بهر حال گذشته از معناي متن ، تمام اين سيگارها سيگار نيست سم هست که بخورد مردم ناگزير براي پناه بردن به دود ميدهند . وقتيکه سيگار بهمن آمد کيفيت نسبتا خوبي داشت اما همان زمان شخصي وينستون سه خط قبل از انقلاب را که بيش از ده سال در طاقچه خانه خود براي مهمان نگه داشته بود بمن فروخت - * راوندي *
با اينکه اون زمان فقط سيگار چهار خط ميکشيدم و سه خط سر درد مي آورد اما در مورد اين سيگار سالها در طاقچه خانه مانده و خشک شده ميتوانم بگويم که هنگام کشيدن انگار داشتم يه خوراکي خيلي خوشمزه اي ميخوردم . يکي از آن را به يکي از بچه هاي محل دادم دنبالم راه افتاده بود و التماس ميکرد تا يکي ديگر بگيرد - * راوندي *
{a h=Doktaringlab1}شاخه ي عشق{/a} بازي شطرنج يک فريب همگاني دارد ، کسي که تازه بازي را فرا گرفته و حرکت مهره ها را ميداند احساس ميکند که ميتواند بهترين بازيکن دنيا باشد و بزودي مقام اول جهان خواهد شد اما در ادامه و هر چه بيشتر پيش ميرود متوجه ميشود که هيچ نميداند . حال ما هم بدينگونه است و بيشتر احساس شاگردي ميکنيم تا استادي :) @};- - * راوندي *
+همگان به جست و جوي خانه ميگردند
من کوچه خلوتي را ميخواهم
بي انتها براي رفتن
بي واژه براي سرودن
و آسماني براي پرواز کردن
عاشقانه اوج گرفتن
رها شدن
+شانه ات را دير آوردي سرم را باد برد
خشت خشت و آجر آجر پيکرم را باد برد
آه اي گنجشکهاي مضطرب شرمنده ام
لانه ي بر شاخه هاي لاغرم را باد برد
من بلوطي پير بودم پاي يک کوه بلند
نيمم آتش سوخت نيم ديگرم را باد برد
با همين نيمه همين معمولي ساده بساز
دير کردي نيمه ي عاشق ترم را باد برد
بال کوبيدم قفس را بشکنم عمرم گذشت
وا نشد بدتر از آن بال و پرم را باد برد.
+بيا اسم تو را
بگذاريم باران و من بي چتر در صداي خنده هات
کودکانه بازي کنم خيس شوم
و نگاهم به تو باشد...
مي شود؟
يا بيا اسم تو را
بگذاريم روي هر چيز خوب
باران، خورشيد، جنگل، دريا، کوه، شادي، آسمان تو را هم
به همان اسم خودت صدا کنيم و من نگاهم به تو باشد
نمي شود؟
{a h=garadagh}تورک ديل و ادبياتي{/a} @};- - شاخه ي عشق
+باز کن پنجره را
من تو را خواهم برد
به سرِ رودِ خروشانِ حيات آبِ اين رود
به سرچشمه نمي گردد باز
بهتر آن ست که
غفلت نکنيم از آغاز
باز کن پنجره را صبح دميد ...
+شب چقدر شبيه موهاي توست
وقتي براي ارامشم
دستانم را
ميان انها خواب ميکني
تا تمام خيالم
لبريز شود از واژه هايي که
براي دوست داشتنت
نفس به نفس
و سطر به سطر
پس انداز کرده ام ...